ریزش مو

برای سفارش تبلیغات کلیک کنید
برای سفارش تبلیغات کلیک کنید
برای سفارش تبلیغات کلیک کنید

پیوندهای روزانه

ریزش مو

نرگس همیشه از صبح‌ها شروع می‌کرد و با یک فنجان قهوه سرد، روزش را شروع می‌کرد. این روال روزانه‌ی اوتقریباً به یک عادت تبدیل شده بود. هر روز پس از صرف قهوه، نرگس به آرایشگاه رفت و موهای خود را رنگ کرد.

اما یک روز، پس از رنگ کردن موهایش، نرگس به یک مشکل جدی خورد. موهایش شروع به ریزش کردند و هیچ کاری نمی‌توانست این ریزش را بهبود بخشد. هرروز این سوال را از خود میپرسید که چرا ریزش مو دارم؟ این مشکل برای نرگس خیلی نگران‌کننده بود و او نمی‌دانست چگونه این مشکل را حل کند. یکی از دوستانش از او پرسید که ايا رنگ كردن مو برای زن باردار ضرر دارد؟ نرگس نمیدانست چه جوابی بدهد؟.

با این حال، نرگس تصمیم گرفت به پزشک مراجعه کند تا نظرات و راه‌حل‌هایی در این زمینه برایش داشته باشد. پزشک به او گفت که ریزش مویی که تجربه کرده، ممکن است به خاطر نادرست خوردن یا فقر در تغذیه باشد و به او توصیه کرد تا سبزیجات و میوه‌های تازه و سالم بخورد. دکتر از او پرسید که آیا خوردن قهوه با معده خالی ضرر دارد؟ دکتر چیزی نگفت..

نرگس به صورت جدی تلاش کرد تا رژیم غذایی‌اش را بهبود بخشد و هر روز سعی کرد که حداقل دو پرس میوه و سبزیجات مختلف بخورد. به طور جالب، نتایج تلاش‌های او بسیار قابل توجه بود. ریزش موهایش کم شد و در نهایت بهبود یافت.

نرگس که خیلی خوشحال بود که مشکل‌اش برطرف شده، به پزشک خود تشکر کرد و وعده داد که هرگز از توصیه‌های او پیروی خواهد کرد. از آن روز به بعد، نرگس با تلاش‌های خود موهایی سالم و درخشان داشت و هرگز قهوه‌اش را با یک پرس میوه جایگزین کرد.

نویسنده:

تاریخ: سه شنبه 20 تير 1402 ساعت: 13:30

تعداد بازديد : 7

به این پست رای دهید:

سارا و ریزش مو

صبح یک روز سارا به دانشگاه رفت. او دانشجویی خوش‌رو و با انگیزه بود که همیشه شب‌ها را برای مطالعه در کتابخانه می‌گذراند. اما دیگران هرگزنمی‌توانستند عوارض درس خواندن در شب را به او بگویند و به دقت ببینند که در این شب‌ها، سارا چقدر تلاش می‌کند تا به بهترین نتیجه برسد و جزونفرات اول دانشگاه شود.

در حقیقت، سارا مشکل ریزش موی شدیدی داشت و همیشه برایش سوال بود که ریزش چند تار مو در روز طبیعی است؟ او در جستجوی راهی برایمقابله با این مشکل بود. به همین دلیل، وقتی به بیرون می‌رفت، با لباس‌هایی که خودش دوخته بود، ماسک ضدآفتاب خودش را همراه می‌برد تا بتواند ازآسیب نور خورشید جلوگیری کند.

اما یک شب، سارا به دلیل خستگی شدید از دغدغه ریزش مو، به صورتی ضدآفتاب نمالید. یک روز دوستش از او پرسید که ضد آفتاب برای دور چشمبزنیم یا نه؟ همین اتفاق باعث شد که پوستش قرمز و دردناک شود و باید برای چند روز از کلاس‌هایش غایب بماند.

با این وجود، سارا از این تجربه فراتر آمد و به این نتیجه رسید که باید از حالا به بعد بیشتر به سلامتی پوست و موی خود توجه کند. او شروع کرد بهخواندن دستورالعمل‌های سالم بودن پوست و مو و با استفاده از محصولات مراقبتی مناسب، موهای خود را بهبود بخشد.

با این تغییرات، سارا به طور کلی احساس بهتری می‌کرد و می‌توانست با اطمینان بیشتری به بیرون از خانه بروید و به دغدغه‌های خود بپردازد.

نویسنده:

تاریخ: چهارشنبه 7 تير 1402 ساعت: 13:49

تعداد بازديد : 4

به این پست رای دهید:

بخش نظرات این مطلب


ليست صفحات

تعداد صفحات : 0

آمار

آمار مطالب آمار مطالب
کل مطالب : 30
کل نظرات : 0
آمار کاربران آمار کاربران
افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0
آمار بازدیدآمار بازدید
بازدید امروز : 72
بازدید دیروز : 0
ورودی امروز گوگل : 0
ورودی گوگل دیروز : 0
بازدید هفته : 76
بازدید ماه : 89
بازدید سال : 480
بازدید کلی : 4070
اطلاعات شما اطلاعات شما
آی پی : 3.16.81.71
مرورگر : Unknown AppleWebKit
سیستم عامل : Search Bot
امروز : جمعه 28 اردیبهشت 1403

درباره ما

ورود کاربران

نام کاربری :
رمز عبور :

رمز عبور را فراموش کردم ؟

آخرین نظرات کاربران

امکانات جانبی